محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 592

1. ای رشگ بتان به کج کلاهی

2. قربان سرت شوم اللهی

3. تو بسته میان به کشتن من

4. من بسته کمر به عذرخواهی

5. روی تو ز باده ارغوانی

6. رخسارهٔ من ز غصه کاهی

7. من خورده قسم به عصمت تو

8. تو داده به خون من گواهی

9. ماهی تو درین لباس شبرنگ

10. یا آب حیات در سیاهی

11. گویند که ماهی و نگویند

12. وصف مه روی تو کماهی

13. ابرو بنما و رخ که بینند

14. در خیمهٔ آفتاب ماهی

15. ای بر سر تو همای دولت

16. انداخته سایهٔ الهی

17. بر محتشم گدا ببخشای

18. شکرانهٔ این که پادشاهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از دست قاصدی که کتابی به من رسد
* در پای قاصد افتم و بر سر نهم کتیب
شعر کامل
سعدی
* کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ
* زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد
شعر کامل
حافظ
* غیرتم آید شکایت از تو به هر کس
* درد احبا نمی‌برم به اطبا
شعر کامل
سعدی