محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 597

1. نیست پیوند گسل مرغ دل شیدائی

2. زان بت نوش دهن چون مگس از حلوائی

3. زانگبین است مگر فرش حریم در او

4. که چنین مانده در او پای دل هرجائی

5. شکرستان جمال تو چنان می‌خواهم

6. که در آنجا مگسی را نبود گنجائی

7. ساکنم کن به ره خویش که پر مشکل نیست

8. مور را درگذر شهد سکون فرسائی

9. بر سر خوان تو بر زهر بنان سائی به

10. که به شهد دگران دست و دهان آلائی

11. بازماند دهن طفل لبن خواره ز شوق

12. هرگه آیند لبان تو به شکر خائی

13. محتشم در صفت آری به شکر ریزی تو

14. طوطی نیست درین نه قفس مینائی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
شعر کامل
مولوی
* غرض از کون تو بودی که ز پروردن نخل
* گرچه از خار گذر نیست غرض هم رطبست
شعر کامل
انوری
* زلف تو بنفشه ار غلامی فرمود
* زین روی بنفشه حلقه درگوش نمود
شعر کامل
خاقانی