محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 79

1. پای یکی به علت ادبار نارواست

2. رخش یکی به عرصهٔ اقبال در دو است

3. در افتاب وصل یکی گرم اختلاط

4. قانع یکی ز دور به یک ذره پرتو است

5. اما ازین چه غم که کهن دوستدار او

6. در خاطرش نشسته تر از عاشق نواست

7. شطرنج غایبانه شیرین به کوه کن

8. در دل به صد شکفتگی نرد خسرو است

9. زندان هجر او چه طلسمی است کاندران

10. نه طاقت نشست و نه راه بدر رو است

11. اعجاز عشق بین که تمنای هندویی

12. پاینده دار نام شهنشاه غزنو است

13. معلوم قدر دانهٔ اشک تو محتشم

14. جائی چنان که خرمن جانها به یک جواست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
* به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد
شعر کامل
مولوی
* برون از خود ندارد چاره ای درد دل عاشق
* همان کف مرهم کافور باشد زخم دریا را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بلبل نطقش به ناز غنچهٔ لب کرد باز
* گشت ز مل عارضش همچون گل کام‌کار
شعر کامل
خاقانی