محتشم کاشانی_دیوانغزلیات از رسالهٔ جلالیه (فهرست)

شمارهٔ 1

1. من و دیدن رقیبان هوسناک تو را

2. رو که تا دم زده‌ام سوخته‌ام پاک تو را

3. من که از دست تو صد تیغ به دل خواهم زد

4. به که بیرون فکنم از دل صد چاک تو را

5. تا به غایت من گمراه نمیدانستنم

6. اینقدر کم حذر و خود سر و بی‌باک تو را

7. ترک چشمت که دم از شیر شکاری میزد

8. این چه سر بود که بربست به فتراک تو را

9. قلب ما صاف کن ای شعلهٔ اکسیر اثر

10. چه شود نقد بجز دود ز خاشاک تو را

11. هیچت ای چشم سیه روی ازو سیری نیست

12. در تو گور مگر سیر کند خاک تو را

13. محتشم آنچه تو دیدی و تو فهمیدی از او

14. کور بهتر پر ازین دیده ادراک تو را

15. کلامم می‌کشد ناگه به جائی

16. که آرد بر سر نطقم بلائی


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان
* ور نه پروانه ندارد به سخن پروایی
شعر کامل
حافظ
* ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری
* بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش
شعر کامل
حافظ
* چون قوس قزح برگ رزان رنگ به رنگ اند
* در قوس قزح خوشهٔ انگور گمانست
شعر کامل
منوچهری