مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1024

1. مرا همچون پدر بنگر نه همچون شوهر مادر

2. پدر را نیک واقف دان از آن کژبازی مضمر

3. تو گردی راست اولیتر از آنک کژ نهی او را

4. وگر تو کژ نهی او را به استیزت کند کژتر

5. ز بابا بشنو و برجه که سلطانیت می‌خواند

6. که خاک اوت کیخسرو بمیرد پیش او سنجر

7. چو ان الله یدعو را شنیدی کژ مکن رو را

8. زهی راعی زهی داعی زهی راه و زهی رهبر

9. پراکنده شدی ای جان به هر درد و به هر درمان

10. ز عشقش جوی جمعیت در آن جامع بنه منبر

11. چو کر و فر او دیدی تویی کرار و شیر حق

12. چو بال و پر او دیدی تویی طیار چون جعفر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
* باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل
* ببریده‌اند بر قد سروت قبای ناز
شعر کامل
حافظ
* ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
* دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
شعر کامل
سعدی