غزل شمارهٔ 1049
1. صد بار بگفتمت نگهدار
2. در خشم و ستیزه پا میفشار
3. بر چنگ وفا و مهربانی
4. گر زخمه زنی بزن به هنجار
5. دانی تو یقین و چون ندانی
6. کز زخمه سخت بسکلد یار
7. میبخش و مخسب کاین نه نیکوست
8. ما خفته خراب و فتنه بیدار
9. میگویم و میکنم نصیحت
10. من خشک دماغ و گفت و تکرار
11. میخندد بر نصیحت من
12. آن چشم خمار یار خمار
13. میگوید چشم او به تسخر
14. خوش میگویی بگو دگربار
15. از تو بترم اگر ننوشم
16. پوشیده نصیحت تو طرار
17. استیزه گرست و لاابالیست
18. کی عشوه خورد حریف خون خوار
19. خامش کن و از دیش مترسان
20. کز باغ خداست این سمن زار
21. خاموش که بیبهار سبزست
22. بیسبلت مهر جان و آذار
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده