مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1128

1. بر سر ره دیدمش تیزروان چون قمر

2. گفتم بهر خدا یک دمه آهسته تر

3. یک دم ای ماه وش اسب و عنان را بکش

4. ای تو چو خورشید و خور سایه ز ما زو مبر

5. گفت منم آفتاب نیست تو را تاب تاب

6. زانک ز یک تاب من از تو نماند اثر

7. زانک تو در سردسیر داشته‌ای رخت خشک

8. خشک لب و چشم تر بوده‌ای از خشک و تر

9. برج من آن سوترست دور ز خشک و ترست

10. نیک عجب گوهرست نیک پر از شور و شر

11. از پس چندین حجاب چاک زدستی تو جیب

12. از پس پرده تو را یاوه شده پا و سر

13. جانب تبریز تاز جانب شمع طراز

14. شمس حق سرفراز تا شودت زیب و فر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زره ز زلف گره گیر بر تن است تو را
* به روز رزم چه حاجت به جوشن است تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* می‌کشم مستانه بارت بی‌خبر
* همچو اشتر زیر بارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* چون بیالاید به ‌خون بدسگالان تیغ او
* ارغوان و لاله‌ گویی رسته‌ از نیلوفرست
شعر کامل
امیر معزی