غزل شمارهٔ 1168
1. جان خراباتی و عمر بهار
2. هین که بشد عمر چنین هوشیار
3. جان و جهان جان مرا دست گیر
4. چشم جهان حرف مرا گوش دار
5. صورت دل آمد و پیشم نشست
6. بسته سر و خسته و بیماروار
7. دست مرا بر سر خود مینهاد
8. کای به غم دوست مرا دست یار
9. درد سرم نیست ز صفرا و تب
10. از می عشقست سرم پرخمار
11. این همه شیوهست مرادش توی
12. ای شکرت کرده دلم را شکار
13. جان من از ناله چو طنبور شد
14. حال دلم بشنو از آواز تار
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده