مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1179

1. غره وجه سلبت قلب جمیع البشر

2. ضاء بها اذ ظهرت باطن لیل کدر

3. انی وجدت امراه اوصفه تملکهم

4. او قمراء محتجباء تحت حجاب الفکر

5. داخله خارجه شارقه بارقه

6. صورتها کالبشر خلقتها من شرر

7. حین نأت تنقصنی حین دنت ترقصنی

8. کادسنا برقتها یذهب نور البصر

9. قامتها عالیه قیمتها غالیه

10. غمزتها ساحره ریقتها من سکر

11. هدهدها من سباء اتحفنا من نبً

12. مندیها اخبرنی غیبنی کالخبر

13. قلت لروح القدس ما هی قل لی عجباً

14. قال اما تعرفها تلک لا حدی الکبر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای عقل همانا که نداری خبر از عشق
* بگریز که او دشمن فرزانگی آمد
شعر کامل
وحشی بافقی
* یک جهان شوخی به یک عالم حیا آمیختند
* کان دو رعنا نرگس از بستان حسن انگیختند
شعر کامل
محتشم کاشانی
* تا نشوی تشنه به تدبیر باش
* سوخته خرمن چو تباشیر باش
شعر کامل
نظامی