مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1219

1. یار نخواهم که بود بدخو و غمخوار و ترش

2. چون لحد و گور مغان تنگ و دل افشار و ترش

3. یار چو آیینه بود دوست چو لوزینه بود

4. ساعت یاری نبود خایف و فرار و ترش

5. هر کی بود عاشق خود پنج نشان دارد بد

6. سخت دل و سست قدم کاهل و بی‌کار و ترش

7. ور چشمش بیش بود هم ترشی بیش کند

8. دان مثل بیشی او سرکه بسیار ترش

9. بس کن شرح ترشان این قدری بهر نشان

10. کی طلبد در دل و جان طبع شکربار ترش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نشوی تشنه به تدبیر باش
* سوخته خرمن چو تباشیر باش
شعر کامل
نظامی
* تا چند ز خون مژه در کوی تو احباب
* صد نامه نویسند و جواب از تو نخواهند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* فریاد مردمان همه از دست دشمنست
* فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
شعر کامل
سعدی