مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 124

1. ساقی تو شراب لامکان را

2. آن نام و نشان بی‌نشان را

3. بفزا که فزایش روانی

4. سرمست و روانه کن روان را

5. یک بار دگر بیا درآموز

6. ساقی گشتن تو ساقیان را

7. چون چشمه بجوش از دل سنگ

8. بشکن تو سبوی جسم و جان را

9. عشرت ده عاشقان می را

10. حسرت ده طالبان نان را

11. نان معماریست حبس تن را

12. می بارانیست باغ جان را

13. بستم سر سفره زمین را

14. بگشا سر خم آسمان را

15. بربند دو چشم عیب بین را

16. بگشای دو چشم غیب دان را

17. تا مسجد و بتکده نماند

18. تا نشناسیم این و آن را

19. خاموش که آن جهان خاموش

20. در بانگ درآرد این جهان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وفا خار ره است، ارنه برای آشیان ما
* به هر گلشن که باشد، مشت خاری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* صد هزاران حیف از آن سرو سهی قامت که بود
* قامتش سرو سهی بالای بستان جهان
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی
* ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
شعر کامل
حافظ