مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1256

1. آنک جانش داده‌ای آن را مکش

2. ور ندادی نقش بی‌جان را مکش

3. آن دو زلف کافر خود را بگو

4. کای یگانه اهل ایمان را مکش

5. آفتابا روی خود جلوه مکن

6. چند روزی ماه تابان را مکش

7. چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال

8. بازگرد و جمله مرغان را مکش

9. در میان خون هر مسکین مرو

10. جز قباد و شاه خاقان را مکش

11. گر مرا دربان عشقت بار داد

12. از سر غیرت تو دربان را مکش

13. گر فضولم من که مهمان توام

14. شرط نبود هیچ مهمان را مکش

15. مست میدانم ز می‌دانم خراب

16. شیشه مشکن مست میدان را مکش

17. شمس تبریزی تویی سلطان من

18. بازگشتم باز سلطان را مکش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* صبر برجور فلک کن تا برآیی رو سفید
* دانه چون درآسیا افتد تحمل بایدش
شعر کامل
صائب تبریزی
* قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
* چو شبنمی است که بر بحر می‌کشد رقمی
شعر کامل
حافظ