مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1268

1. صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش

2. برهم زنیم کار تو را همچو کار خویش

3. مگریز که ز چنبر چرخت گذشتنیست

4. گر شیر شرزه باشی ور سفله گاومیش

5. تن دنبلیست بر کتف جان برآمده

6. چون پر شود تهی شود آخر ز زخم نیش

7. ای شاد باطلی که گریزد ز باطلی

8. بر عشق حق بچفسد بی‌صمغ و بی‌سریش

9. گز می‌کنند جامه عمرت به روز و شب

10. هم آخر آرد او را یا روز یا شبیش

11. بیچاره آدمی که زبونست عشق را

12. زفت آمد این سوار بر این اسب پشت ریش

13. خاموش باش و در خمشی گم شو از وجود

14. کان عشق راست کشتن عشاق دین و کیش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از صحبت ناجنس به کامل نرسد نقص
* از تلخی بادام چه پرواست شکر را؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی
* با غم ایوب نیست رنج مرا نسبتی
* صبرم ازو کم‌ترست، دردم ازو بیش‌تر
شعر کامل
هلالی جغتایی