مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1357

1. پیام کرد مرا بامداد بحر عسل

2. که موج موج عسل بین به چشم خلق غزل

3. به روزه دار نیاید ز آب جز بانگی

4. ولیک عاقبت آن بانگ هم رسد به عمل

5. سماع شرفه آبست و تشنگان در رقص

6. حیات یابی از این بانگ آب اقل اقل

7. بگوید آب ز من رسته‌ای به من آیی

8. به آخر آن جا آیی که بوده‌ای اول

9. به جان و سر که از این آب بر سر ار ریزد

10. هزار طره بروید ز مشک بر سر کل

11. شراب خوار که نامیخت با شراب این آب

12. کشد خمار پیاپی تو باش لاتعجل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خون خاک دریا شد و دشت کوه
* ز بس کشته افگنده از هر گروه
شعر کامل
فردوسی
* لاله‌اش از سیلیت نیلوفری شد آه آه
* ای معلم شرم از آن رویت نشد رویت سیاه
شعر کامل
وحشی بافقی
* حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ
* قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
شعر کامل
حافظ