مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 139

1. رنج تن دور از تو ای تو راحت جان‌های ما

2. چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما

3. صحت تو صحت جان و جهانست ای قمر

4. صحت جسم تو بادا ای قمرسیمای ما

5. عافیت بادا تنت را ای تن تو جان صفت

6. کم مبادا سایه لطف تو از بالای ما

7. گلشن رخسار تو سرسبز بادا تا ابد

8. کان چراگاه دلست و سبزه و صحرای ما

9. رنج تو بر جان ما بادا مبادا بر تنت

10. تا بود آن رنج همچون عقل جان آرای ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
* خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* عالم از جای به تعظیم کلامش خیزد
* هر که چون صبح برآرد به تأمل دم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* امروز شهر ما را صد رونق‌ست و جانست
* زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
شعر کامل
مولوی