مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1421

1. بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم

2. ازیرا نعل اسبت را به هنگام چرا گردم

3. امانی از ندم دادی نه لافیدی نه دم دادی

4. زهی عیسی دم فردم زهی باکر و بافر دم

5. چو دخلم از لبی دادی که پاک آمد ز بیدادی

6. کی داند وسعت خرجم کجا گشته‌ست هر خرجم

7. چو دیدم داد و جود تو شدم محو وجود تو

8. یکی رنگی برآوردم که گویی باغ را وردم

9. تو داوود جوانمردی امام قدرالسردی

10. چو من محصون آن سردم برون از گرم و از سردم

11. چو عکس جیش حسن تو طراد آورد بر نقشم

12. برون جستم ز فکرت من نه در عکسم نه در طردم

13. خمش کن کاندر این وادی شرابی بود جاویدی

14. رواق و درد او خوردم که هر دو بود درخوردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
* کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
شعر کامل
حافظ
* بوی کافور ازین مرده دلان می آید
* که به این طایفه آمیخت که نامرد نشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* اشک است غمگسار دل داغدیدگان
* شبنم کند خنک جگر گرم لاله را
شعر کامل
صائب تبریزی