مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1434

1. چو آمد روی مه رویم که باشم من که من باشم

2. چو هر خاری از او گل شد چرا من یاسمن باشم

3. چو هر سنگی عسل گردد چرا مومی کند مومی

4. همه اجسام چون جان شد چرا استیزه تن باشم

5. یقین هر چشم جو گردد چو آن آب روان آمد

6. چو در جلوه‌ست حسن او چه بند بوالحسن باشم

7. اگر چه در لگن بودم مثال شمع تا اکنون

8. چو شمعم جمله گشت آتش چرا اندر لگن باشم

9. چو از نحس زحل رستم چه زیر آسمان باشم

10. چو محنت جمله دولت گشت از چه ممتحن باشم

11. حسد بر من حسد دارد مرا بر کی حسد باشد

12. ز جوی خمر چون مستم چرا تشنه لبن باشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج
* نروند اهل نظر از پی نابینایی
شعر کامل
حافظ
* گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
* همچنانش در میان جان شیرین منزلست
شعر کامل
سعدی
* از دست قاصدی که کتابی به من رسد
* در پای قاصد افتم و بر سر نهم کتیب
شعر کامل
سعدی