مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1626

1. فلکا بگو که تا کی گله‌های یار گویم

2. نبود شبی که آیم ز میان کار گویم

3. ز میان او مقامم کمر است و کوه و صحرا

4. بجهم از این میان و سخن و کنار گویم

5. ز فراق گلستانش چو در امتحان خارم

6. برهم ز خار چون گل سخن از عذار گویم

7. همه بانگ زاغ آید به خرابه‌های بهمن

8. برهم از این چو بلبل صفت بهار گویم

9. گرهی ز نقد غنچه بنهم به پیش سوسن

10. صفتی ز رنگ لاله به بنفشه زار گویم

11. بکشد ز کبر دامن دل من چو دلبر آید

12. بدرد نظر گریبان چو ز انتظار گویم

13. بنهد کلاه از سر خم خاص خسروانی

14. بجهد ز مهر ساقی چو من از خمار گویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بخت جوان یار ما دادن جان کار ما
* قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست
شعر کامل
مولوی
* در زلف بتان، مپیچ، ای دل
* کاین رشته سری دراز دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* پشیمانی ندارد خنده بر وضع جهان کردن
* ندارد گریه در پی خنده ای کز زعفران خیزد
شعر کامل
صائب تبریزی