مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1657

1. می رسد بوی جگر از دو لبم

2. می برآید دودها از یاربم

3. می بنالد آسمان از آه من

4. جان سپردن هر دمی شد مذهبم

5. اندکی دانستیی از حال من

6. گر خبر بودی شبت را از شبم

7. مکتب تعلیم عشاق آتش است

8. من شب و روز اندرون مکتبم

9. روی خود بر روی زرد من بنه

10. دست نه بر سینه‌ام کاندر تبم

11. گفتمش گویم به گوشت یک سخن

12. گفت ترسم تا نسوزد غبغبم

13. گفتمش دور از جمالت چشم بد

14. چشم من نزدیک اگر چه معجبم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روی از خدا به هر چه کنی شرک خالصست
* توحید محض کز همه رو در خدا کنیم
شعر کامل
سعدی
* در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
* رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
شعر کامل
حافظ
* دستی که ریزشی نکند شاخ بی برست
* نخلی که میوه ای ندهد خشک بهترست
شعر کامل
صائب تبریزی