مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1714

1. چند روی بی‌خبر آخر بنگر به بام

2. بام چه باشد بگو بر فلک سبزفام

3. تا قمری همچو جان جلوه شود ناگهان

4. صد مه و صد آفتاب چهره او را غلام

5. از هوس عشق او چرخ زند نه فلک

6. وز می او جان و دل نوش کند جام جام

7. چون به تجلی بتافت جانب جان‌ها شتافت

8. باده جان شد مباح خوردن و خفتن حرام

9. گفت جهان سلیم چیست خبر ای نسیم

10. گفت ندارم ز بیم جز نفسی والسلام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای گل که موج خنده ات از سر گذشته است
* آماده باش گریه تلخ گلاب را
شعر کامل
صائب تبریزی
* کنون شاد گشتم به آواز تو
* بدین خوب گفتار با ناز تو
شعر کامل
فردوسی
* گفت از این نوع شکایت که تو داری سعدی
* درد عشقست ندانم که چه درمان سازم
شعر کامل
سعدی