مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1720

1. بار دگر ذره وار رقص کنان آمدیم

2. زان سوی گردون عشق چرخ زنان آمدیم

3. بر سر میدان عشق چونک یکی گو شدیم

4. گه به کران تاختیم گه به میان آمدیم

5. عشق نیاز آورد گر تو چنانی رواست

6. ما چو از آن سوتریم ما نه چنان آمدیم

7. خواجه مجلس تویی مجلسیان حاضرند

8. آب چو آتش بیار ما نه بنان آمدیم

9. شکر که ناداشت وار از سبب زخم تو

10. چون که به جان آمدیم زود به جان آمدیم

11. شمس حق این عشق تو تشنه خون من است

12. تیغ و کفن در بغل بهر همان آمدیم

13. جز نمکت نشکند شورش تبریز را

14. فخر زمین در غمت شور زمان آمدیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مکن حافظ از جور دوران شکایت
* چه دانی تو ای بنده کار خدایی
شعر کامل
حافظ
* در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
* من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت
* کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
شعر کامل
حافظ