مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1725

1. نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم

2. در این سراب فنا چشمه حیات منم

3. وگر به خشم روی صد هزار سال ز من

4. به عاقبت به من آیی که منتهات منم

5. نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی

6. که نقش بند سراپرده رضات منم

7. نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی

8. مرو به خشک که دریای باصفات منم

9. نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو

10. بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم

11. نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند

12. که آتش و تبش و گرمی هوات منم

13. نگفتمت که صفت‌های زشت در تو نهند

14. که گم کنی که سرچشمه صفات منم

15. نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت

16. نظام گیرد خلاق بی‌جهات منم

17. اگر چراغ دلی دان که راه خانه کجاست

18. وگر خداصفتی دان که کدخدات منم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل به آن غمزۀ خون ریز کشد جامی را
* صید را چون اجل آید سوی صیّاد رود
شعر کامل
جامی
* قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
* اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد
شعر کامل
سعدی
* شکایتی که ز زلف دراز اوست مرا
* به گفتن و به شنیدن نمی شود آخر
شعر کامل
صائب تبریزی