مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1762

1. آمدستیم تا چنان گردیم

2. که چو خورشید جمله جان گردیم

3. مونس و یار غمگنان باشیم

4. گل و گلزار خاکیان گردیم

5. چند کس را نییم خاص چو زر

6. بر همه همچو بحر و کان گردیم

7. جان نماییم جسم عالم را

8. قره العین دیدگان گردیم

9. چون زمین نیستیم یغماگاه

10. ایمن و خوش چو آسمان گردیم

11. هر کی ترسان بود چو ترسایان

12. همچو ایمان بر او امان گردیم

13. هین خمش کن از آن هم افزونیم

14. که بر الفاظ و بر زبان گردیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
* چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
شعر کامل
حافظ
* ز پرده کاش برون آمدی چو قطره اشک
* که بر دو دیده ما حکم او روان بودی
شعر کامل
حافظ
* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی