غزل شمارهٔ 1762
1. آمدستیم تا چنان گردیم
2. که چو خورشید جمله جان گردیم
3. مونس و یار غمگنان باشیم
4. گل و گلزار خاکیان گردیم
5. چند کس را نییم خاص چو زر
6. بر همه همچو بحر و کان گردیم
7. جان نماییم جسم عالم را
8. قره العین دیدگان گردیم
9. چون زمین نیستیم یغماگاه
10. ایمن و خوش چو آسمان گردیم
11. هر کی ترسان بود چو ترسایان
12. همچو ایمان بر او امان گردیم
13. هین خمش کن از آن هم افزونیم
14. که بر الفاظ و بر زبان گردیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده