مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1812

1. ای نور افلاک و زمین چشم و چراغ غیب بین

2. ای تو چنین و صد چنین مخدوم جانم شمس دین

3. تا غمزه‌ات خون ریز شد وان زلف عنبربیز شد

4. جان بنده تبریز شد مخدوم جانم شمس دین

5. خورشید جان همچون شفق در مکتب تو نوسبق

6. ای بنده‌ات خاصان حق مخدوم جانم شمس دین

7. ای بحر اقبال و شرف صد ماه و شاهت در کنف

8. برداشتم پیش تو کف مخدوم جانم شمس دین

9. ای هم ملوک و هم ملک در پیشت ای نور فلک

10. از همدگر مسکینترک مخدوم جانم شمس دین

11. مطلوب جمله جان‌ها جان را سوی اجلال‌ها

12. تو داده پر و بال‌ها مخدوم جانم شمس دین

13. دل را ز تو حالی دگر در سلطنت قالی دگر

14. تا پرد از بالی دگر مخدوم جانم شمس دین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی
* بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
* کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
شعر کامل
حافظ
* حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
* این نقش ماند از قلمت یادگار عمر
شعر کامل
حافظ