غزل شمارهٔ 1864
1. در پرده دل بنگر صد دختر آبستان
2. زان گنجگه دلها زان سجده گه مستان
3. بشنو چه به اسرارم می آید از آن طارم
4. یک دم که از این سو آ یک دم که قدح بستان
5. در عربده افتاده از عشق چنین خوبان
6. هم لشکر ترکستان هم لشکر هندستان
7. از عقل بپرسیدم کاین شهره بتان چونند
8. گفتا پنهان صورت پیدا به فن و دستان
9. در شرق خداوندی شمس الحق تبریزی
10. آیند و روند اینها در هر چمن و بستان
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده