مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1867

1. ای جانک من چونی یک بوسه به چند ای جان

2. یک تنگ شکر خواهم زان شکرقند ای جان

3. ای جانک خندانم من خوی تو می دانم

4. تو خوی شکر داری بالله که بخند ای جان

5. من مرد خریدارم من میل شکر دارم

6. ای خواجه عطارم دکان بمبند ای جان

7. بر نام و نشان او رفتم به دکان او

8. گفتم که سلام علیک ای سرو بلند ای جان

9. هر چند که عیاری پرحیله و طراری

10. این محنت و بیماری بر من مپسند ای جان

11. از بهر دل ما را در رقص درآ یارا

12. وز ناز چنین می کن آن زلف کمند ای جان

13. ای پیش رو خوبان ای شاخ گل خندان

14. بنمای که دلبندان چون بوسه دهند ای جان

15. من بنده بر این مفرش می سوزم من خوش خوش

16. می رقصم در آتش مانند سپند ای جان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مریض مصلحت خویش را نمی داند
* به تلخ و شور طبیب زمانه قانع باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* در گشاد کار خود مشکل گشایان عاجزند
* شانه نتواند گشودن طره شمشاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* فلفل فکنده است برآتش بنام ما
* آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی