مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 187

1. از سینه پاک کردم افکار فلسفی را

2. در دیده جای کردم اشکال یوسفی را

3. نادر جمال باید کاندر زبان نیاید

4. تا سجده راست آید مر آدم صفی را

5. طوری چگونه طوری نوری چگونه نوری

6. هر لحظه نور بخشد صد شمع منطفی را

7. خورشید چون برآید هر ذره رو نماید

8. نوری دگر بباید ذرات مختفی را

9. اصل وجودها او دریای جودها او

10. چون صید می‌کند او اشیاء منتفی را

11. این جا کسیست پنهان خود را مگیر تنها

12. بس تیز گوش دارد مگشا به بد زبان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غافل مشو ز پاس دل بیقرار ما
* کاین مرغ پر شکسته قفس ها شکسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* خون ما افتادگان را کی توان پامال کرد؟
* خونبهای شبنم از خورشید می گیریم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* به ادب نافه گشایی کن از آن زلف سیاه
* جای دل‌های عزیز است به هم برمزنش
شعر کامل
حافظ