مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1896

1. نشاید از تو چندین جور کردن

2. نشاید خون مظلومان به گردن

3. مرا بهر تو باید زندگانی

4. وگر نی سهل دارم جان سپردن

5. از آن روزی که نام تو شنیدم

6. شدم عاجز من از شب‌ها شمردن

7. روا باشد که از چون تو کریمی

8. نصیب من بود افسوس خوردن

9. خداوندا از آن خوشتر چه باشد

10. بدیدن روی تو پیش تو مردن

11. مثال شمع شد خونم در آتش

12. ز دل جوشیدن و بر رخ فسردن

13. در این زندان مرا کند است دندان

14. از این صبر و از این دندان فشردن

15. از این خانه شدم من سیر وقت است

16. به بام آسمان‌ها رخت بردن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر سر بالین طبیب از نالهٔ من زار شد
* از برای صحت من آمد و بیمار شد
شعر کامل
هلالی جغتایی
* تو راز جهان تا توانی مجوی
* که او زود پیچد ز جوینده روی
شعر کامل
فردوسی
* فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
* چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
شعر کامل
حافظ