مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1921

1. ای ساقی و دستگیر مستان

2. دل را ز وفای مست مستان

3. ای ساقی تشنگان مخمور

4. بس تشنه شدند می پرستان

5. از دست به دست می روان کن

6. بر دست مگیر مکر و دستان

7. سررشته نیستی به ما ده

8. در حسرت نیستند هستان

9. چون قیصر ما به قیصریه‌ست

10. ما را منشان به آبلستان

11. هر جا که می است بزم آن جاست

12. هر جا که وی است نک گلستان

13. یک جام برآر همچو خورشید

14. عالی کن از آن نهال پستان

15. دیدار حق است مؤمنان را

16. خوارزم نبیند و دهستان

17. منکر ز برای چشم زخمت

18. همچو سر خر میان بستان

19. گر در دل او نمی‌نشیند

20. خوش در دل ما نشسته است آن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صائب به گریه کوش کن در زیر خاک نیست
* جز قطره های اشک چراغ دل دگر
شعر کامل
صائب تبریزی
* آنچه از مائده فیض بر این نه طبق است
* رزق جمعی است که در پرده شب بیدارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* نباید که باشد جز از آفرین
* که پاکی نژاد آورد پاک دین
شعر کامل
فردوسی