مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1964

1. شمس دین بر یوسفان و نازنینان نازنین

2. بر سر جمله شهان و سرفرازان نازنین

3. بر سران و سروران صد سر زیاده جاه او

4. در میان واصلان لطف رحمان نازنین

5. او به اوصاف الهی گشته موصوف کمال

6. بر سریر و بر سران تخت سلطان نازنین

7. بزم را از وی جمال و رزم را از وی جلال

8. هم به بزم و هم به رزم لطف کیهان نازنین

9. پیش او بنهاد مفتاح خزاین‌های خاص

10. کرده از عشق و محبت‌هاش یزدان نازنین

11. در میان صد هزاران ماه او تابان چو خور

12. وصف او اندر میان وصف شاهان نازنین

13. آنک خاک پاش شد او بر سران شد سرفراز

14. مست او اندر میان جمله مستان نازنین

15. اندر آن موجی که خاصان بر حذر باشند از آن

16. اندر آن موج خطر او خفته استان نازنین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با هیچ‌کس به کشتن من مشورت مکن
* ترسم خدا نکرده، پشیمان کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عشق را عقل نمی‌خواست که بیند لیکن
* هیچ عیار نباشد که به زندان نرود
شعر کامل
سعدی
* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی