غزل شمارهٔ 198
1. ای صوفیان عشق بدرید خرقهها
2. صد جامه ضرب کرد گل از لذت صبا
3. کز یار دور ماند و گرفتار خار شد
4. زین هر دو درد رست گل از امر ایتیا
5. از غیب رو نمود صلایی زد و برفت
6. کاین راه کوتهست گرت نیست پا روا
7. من هم خموش کردم و رفتم عقیب گل
8. از من سلام و خدمت ریحان و لاله را
9. دل از سخن پر آمد و امکان گفت نیست
10. ای جان صوفیان بگشا لب به ماجرا
11. زان حالها بگو که هنوز آن نیامدهست
12. چون خوی صوفیان نبود ذکر مامضی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده