مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1990

1. جان حیوان که ندیده است بجز کاه و عطن

2. شد ز تبدیل خدا لایق گلزار فطن

3. نوبهاری است خدا را جز از این فصل بهار

4. که در او مرده نماند وثنی و نه وثن

5. ز نسیمش شود آن جغد به از باز سپید

6. بهتر از شیر شود از دم او ماده زغن

7. زنده گشتند و پی شکر دهان بگشادند

8. بوسه‌ها مست شدند از طرب بوی دهن

9. دست دستان صبا لخلخه را شورانید

10. تا بیاموخت به طفلان چمن خلق حسن

11. جبرئیل است مگر باد و درختان مریم

12. دست بازی نگر آن سان که کند شوهر و زن

13. ابر چون دید که در زیر تتق خوبانند

14. برفشانید نثار گهر و در عدن

15. چون گل سرخ گریبان ز طرب بدرانید

16. وقت آن شد که به یعقوب رسد پیراهن

17. چون عقیق یمنی لب دلبر خندید

18. بوی رحمان به محمد رسد از سوی یمن

19. چند گفتیم پراکنده دل آرام نیافت

20. جز بدان جعد پراکنده آن خوب زمن

21. شمس تبریز برآ تیغ بزن چون خورشید

22. تیغ خورشید دهد نور به جان چو مجن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقصان نکرده است کسی از ملایمت
* قند از زبان چرب به بادام داده اند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی تو، ای گل، سر گلگشت چمن نیست مرا
* که تماشای گلستان شما خوش باشد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ