مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 210

1. گر نه تهی باشدی بیشترین جوی‌ها

2. خواجه چرا می‌دود تشنه در این کوی‌ها

3. خم که در او باده نیست هست خم از باد پر

4. خم پر از باد کی سرخ کند روی‌ها

5. هست تهی خارها نیست در او بوی گل

6. کور بجوید ز خار لطف گل و بوی‌ها

7. با طلب آتشین روی چو آتش ببین

8. بر پی دودش برو زود در این سوی‌ها

9. در حجب مشک موی روی ببین اه چه روی

10. آنک خدایش بشست دور ز روشوی‌ها

11. بر رخ او پرده نیست جز که سر زلف او

12. گاه چو چوگان شود گاه شود گوی‌ها

13. از غلط عاشقان از تبش روی او

14. صورت او می‌شود بر سر آن موی‌ها

15. هی که بسی جان‌ها موی به مو بسته‌اند

16. چون مگسان شسته‌اند بر سر چربوی‌ها

17. باده چو از عقل برد رنگ ندارد رواست

18. حسن تو چون یوسفیست تا چه کنم خوی‌ها

19. آهوی آن نرگسش صید کند جز که شیر

20. راست شود روح چون کژ کند ابروی‌ها

21. مفخر تبریزیان شمس حق بی‌زیان

22. توی به تو عشق توست باز کن این توی‌ها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون بیالاید به ‌خون بدسگالان تیغ او
* ارغوان و لاله‌ گویی رسته‌ از نیلوفرست
شعر کامل
امیر معزی
* عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم
* بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم
شعر کامل
سعدی