مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2228

1. جان ما را هر نفس بستان نو

2. گوش ما را هر نفس دستان نو

3. ماهیانیم اندر آن دریا که هست

4. روز روزش گوهر و مرجان نو

5. تا فسون هیچ کس را نشنوی

6. این جهان کهنه را برهان نو

7. عیش ما نقد است وآنگه نقد نو

8. ذات ما کان است وآنگه کان نو

9. این شکر خور این شکر کز ذوق او

10. می‌دهد اندر دهان دندان نو

11. جمله جان شو ار کسی پرسد تو را

12. تو کیی گو هر زمانی جان نو

13. من زمین را لقمه‌ام لیکن زمین

14. رویدش زین لقمه صد لقمان نو

15. زرد گشتی از خزان غمگین مشو

16. در خزان بین تاب تابستان نو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان میده وداد طمع و حرص مده
* غم میخور و نان منت آلوده مخور
شعر کامل
عبید زاکانی
* دلا! ز هجر مکن ناله، زان که در عالم
* غم است و شادی و خار و گل و نشیب و فراز
شعر کامل
حافظ
* سعدی از جور فراقت همه روز این می‌گفت
* عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شعر کامل
سعدی