مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2340

1. چنین می‌زن دو دستک تا سحرگاه

2. که در رقص است آن دلدار و دلخواه

3. همی‌گو آنچ می‌دانم من و تو

4. ولی پنهان کنش در ذکر الله

5. فغان کردن ز شیر حق بیاموز

6. نکردی آه پرخون جز که در چاه

7. درآ چون شیر و پنجه بر جهان زن

8. چه جنبانی به دستان دم چو روباه

9. ز بس پیوستگی بیگانه باشیم

10. سلامم زان نکردی بر سر راه

11. چو قرآن را نداند جز که قربان

12. بیا قربان شو اندر عید این شاه

13. شبی که عشق باشد میهمانم

14. ببینم بدر را بی‌اول ماه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلم شکستی و رفتی خلاف شرط مودت
* به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستی
شعر کامل
سعدی
* ای گل که موج خنده ات از سر گذشته است
* آماده باش گریه تلخ گلاب را
شعر کامل
صائب تبریزی
* الا گر جفا کردی اندیشه کن
* وفا پیش گیر و کرم پیشه کن
شعر کامل
سعدی