مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2402

1. باده بده ساقیا عشوه و بادم مده

2. وز غم فردا و دی هیچ به یادم مده

3. باده از آن خم مه پر کن و پیشم بنه

4. گر نگشایم گره هیچ گشادم مده

5. چون گذرد می ز سر گویم ای خوش پسر

6. باده نخواهم دگر مست فتادم مده

7. چاکر خنده توام کشته زنده توام

8. گر نه که بنده توام باده شادم مده

9. فتنه به شهر توام کشته قهر توام

10. گر نه که بهر توام هیچ مرادم مده

11. صدقه از آن لعل کان بخش بر این پرزیان

12. ور ز برای تو جان صدقه ندادم مده

13. از سر کین درگذر بوسه ده ای لب شکر

14. بر سر هر خاک سر گر ننهادم مده

15. هر که دوم بار زاد عشق بدو داد داد

16. صد ره از صدق و داد گر بنزادم مده

17. شمس حق نیک نام شد تبریزت مقام

18. گر نشکستم تمام هیچ تو دادم مده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رز به اندک روزگاری بر سر آمد از چنار
* هر سبکدستی عنان تاک نتواند گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* روی مقصود که شاهان به دعا می‌طلبند
* مظهرش آینه طلعت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی‌ست
* شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالی‌ست!
شعر کامل
هلالی جغتایی