مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2404

1. ای مه و ای آفتاب پیش رخت مسخره

2. تا چه زند زهره از آینه و جندره

3. پیش تو افتاده ماه بر ره سودای عشق

4. ریخته گلگونه‌اش یاوه شده قنجره

5. پنجره‌ای شد سماع سوی گلستان تو

6. گوش و دل عاشقان بر سر این پنجره

7. آه که این پنجره هست حجابی عظیم

8. رو که حجابی خوش است هیچ مگو ای سره

9. از شکرینی که هست بهر بخاییدنش

10. لب همه دندان شده‌ست بر مثل دستره

11. دست دل خویش را دیدم در خمره‌ای

12. گفتم خواجه حکیم چیست در این خنبره

13. گفت شراب کسی کو همگی چرخ را

14. با همه دولاب جان می نخرد یک تره

15. کره گردون تند پیشش پالانیی

16. بر سر میدان او جان خر باتوبره

17. ای شه فارغ از آن باشد در لشکرت

18. نصرت بر میمنه دولت بر میسره

19. ای که ز تبریز تو عید جهان شمس دین

20. هین که رسید آفتاب جانب برج بره


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی دانم چه خصمی با نوای بلبلان دارد
* که شبنم هر سحر در گوش گل سیماب می ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا که سرانگشت تاک کرد خزان فندقی
* کرد چمن پرنگار پنجهٔ دست چنار
شعر کامل
خاقانی
* چشم دل باز کن که جان بینی
* آنچه نادیدنی است آن بینی
شعر کامل
هاتف اصفهانی