مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2471

1. سوخت یکی جهان به غم آتش غم پدید نی

2. صورت این طلسم را هیچ کسی بدید نی

3. می‌کشدم به هر طرف قوت کهربای او

4. ای عجبا بدید کس آنک مرا کشید نی

5. هست سماع چنگ نی هست شراب رنگ نی

6. صد قدح است بر قدح آنک قدح چشید نی

7. عشق قرابه باز و من در کف او چو شیشه‌ای

8. شیشه شکست زیر پا پای کسی خلید نی

9. در قدم روندگان شیخ و مرید بی‌عدد

10. در نفس یگانگی شیخ نه و مرید نی

11. آنک میان مردمان شهره شد و حدیث شد

12. سایه بایزید بد مایه بایزید نی

13. مژده دهید عاشقان عید وصال می رسد

14. ز آنک ندید هیچ کس خود رمضان و عید نی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* مرا تخت زین باشد و تاج ترگ
* قبا جوشن و دل نهاده به مرگ
شعر کامل
فردوسی
* هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
* این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
شعر کامل
جامی