مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 251

1. پیشتر آ پیشتر ای بوالوفا

2. از من و ما بگذر و زوتر بیا

3. پیشتر آ درگذر از ما و من

4. پیشتر آ تا نه تو باشی نه ما

5. کبر و تکبر بگذار و بگیر

6. در عوض کبر چنین کبریا

7. گفت الست و تو بگفتی بلی

8. شکر بلی چیست کشیدن بلا

9. سر بلی چیست که یعنی منم

10. حلقه زن درگه فقر و فنا

11. هم برو از جا و هم از جا مرو

12. جا ز کجا حضرت بی‌جا کجا

13. پاک شو از خویش و همه خاک شو

14. تا که ز خاک تو بروید گیا

15. ور چو گیا خشک شوی خوش بسوز

16. تا که ز سوز تو فروزد ضیا

17. ور شوی از سوز چو خاکستری

18. باشد خاکستر تو کیمیا

19. بنگر در غیب چه سان کیمیاست

20. کو ز کف خاک بسازد تو را

21. از کف دریا بنگارد زمین

22. دود سیه را بنگارد سما

23. لقمه نان را مدد جان کند

24. باد نفس را دهد این علم‌ها

25. پیش چنین کار و کیا جان بده

26. فقر به جان داند جود و سخا

27. جان پر از علت او را دهی

28. جان بستانی خوش و بی‌منتها

29. بس کنم این گفتن و خامش کنم

30. در خمشی به سخن جان فزا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاست
* راحت جان و شفای دل بیمار آن جاست
شعر کامل
سعدی
* قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
* ظلمات است بترس از خطر گمراهی
شعر کامل
حافظ
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ