مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2576

1. ای خواجه سلام علیک از زحمت ما چونی

2. ای معدن زیبایی وی کان وفا چونی

3. در جنت و در دوزخ پرسان تواند ای جان

4. کای جنت روحانی وی بحر صفا چونی

5. هر نور تو را گوید ای چشم و چراغ من

6. هر رنج تو را گوید کی دفع بلا چونی

7. ای خدمت تو کردن چون گلبشکر خوردن

8. زین خدمت پوسیده زین طال بقا چونی

9. در وقت جفا دل را صد تاج و کمر بخشی

10. در وقت جفا اینی تا وقت وفا چونی

11. ای موسی این دوران چونی تو ز فرعونان

12. وی شاه ید بیضا با اهل عمی چونی

13. گوید به تو هر گلشن هر نرگس و هر سوسن

14. کز زحمت و رنج ما ای باد صبا چونی

15. ای آب خضر چونی از گردش چرخ آخر

16. وی تاج همه جان‌ها دربند قبا چونی

17. ای جان عنادیده خامش که عنایت‌ها

18. پرسند تو را هر دم کز رنج و عنا چونی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در دبستان ریاضت، فرد باطل نیستیم
* صفحه پهلوی ما را بوریا مسطر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
* خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
شعر کامل
حافظ
* بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود
* داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
شعر کامل
مولوی