مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2591

1. ای پرده در پرده بنگر که چه‌ها کردی

2. دل بودی و جان بردی این جا چه رها کردی

3. خورشید جهانی تو سلطان شهانی تو

4. بی‌هوشی جانی تو گیرم که جفا کردی

5. هم عاقبت ای سلطان بردی همه را مهمان

6. در بخشش و در احسان حاجات روا کردی

7. هر سنگ که بگرفتی لعل و گهرش کردی

8. هر پشه که پروردی صد همچو هما کردی

9. یک طایفه را ای جان منشور خطا دادی

10. یک قافله را ناگه اصحاب صفا کردی

11. آثار فلک‌ها را اجزای زمین کردی

12. اجزای زمین‌ها را در لطف سما کردی

13. پس من ز چه بشناسم از چرخ زمین‌ها را

14. چون قاعده بشکستی وز درد دوا کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به گرد گل هجوم خار دیدم، شد یقین صائب
* که بدخویی حصار عافیت باشد نکویان را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ترکی ‌که همی بر سمن از مشک نشان ‌کرد
* یک باره سمن برگ به شمشاد نهان‌کرد
شعر کامل
امیر معزی
* کسی که روی تو بیند نگه به کس نکند
* ز عشق سیر نباشد ز عیش بس نکند
شعر کامل
سعدی