مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2646

1. چه باشد گر چو عقل و جان نخسبی

2. برآری کار محتاجان نخسبی

3. تو نور خاطر این شب روانی

4. برای خاطر ایشان نخسبی

5. شبی بر گرد محبوسان گردون

6. بگردی ای مه تابان نخسبی

7. جهان کشتی و تو نوح زمانی

8. نگاهش داری از طوفان نخسبی

9. شب قدری که دادی وعده آن روز

10. دراندیشی از آن پیمان نخسبی

11. مخسب ای جان که خفتن آن ندارد

12. چه باشد چون تو داری آن نخسبی

13. تویی شه پیل و پیش آهنگ پیلان

14. چو کردی یاد هندستان نخسبی

15. تو نپسندی ز داد و رحمت خویش

16. که بستان را کنی زندان نخسبی

17. اگر خسبی نخسبد جز که چشمت

18. تویی آن نور جاویدان نخسبی

19. خمش کردم نگویم تا تو گویی

20. سخن گویان سخن گویان نخسبی

21. چو روی شمس تبریزی بدیدی

22. سزد کز عشق آن سلطان نخسبی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا نباید خم ابروی تو شمشیر کشد
* یا به یاران همه سر خط امان باید داد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
* نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
شعر کامل
وحشی بافقی
* اگر گل را نظر بودی چو نرگس تا جهان بیند
* ز شرم رنگ رخسارش چو نیلوفر در آبستی
شعر کامل
سعدی