مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2687

1. صلا ای صوفیان کامروز باری

2. سماع است و وصال و عیش آری

3. بکن ای موسی جان خلع نعلین

4. که اندر گلشن جان نیست خاری

5. کبوترها سراسر باز گردند

6. که افتاد این شکاران را شکاری

7. شود سرهای مستان فارغ از درد

8. چو سر درکرد خمر بی‌خماری

9. بخور که ساعتی دیگر نبینی

10. ز مشرق تا به مغرب هوشیاری

11. برآور بینی و بوی دگر جوی

12. که این بینی است آن بو را مهاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است
* هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
شعر کامل
حزین لاهیجی
* ترکی ‌که همی بر سمن از مشک نشان ‌کرد
* یک باره سمن برگ به شمشاد نهان‌کرد
شعر کامل
امیر معزی
* آفتابی در یکی ذره نهان
* ناگهان آن ذره بگشاید دهان
شعر کامل
مولوی