مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2689

1. منم غرقه درون جوی باری

2. نهانم می‌خلد در آب خاری

3. اگر چه خار را من می‌نبینم

4. نیم خالی ز زخم خار باری

5. ندانم تا چه خار است اندر این جوی

6. که خالی نیست جان از خارخاری

7. تنم را بین که صورتگر ز سوزن

8. بر او بنگاشت هر سویی نگاری

9. چو پیراهن برون افکندم از سر

10. به دریا درشدم مرغاب واری

11. که غسل آرم برون آیم به پاکی

12. به خنده گفت موج بحر کاری

13. مثال کاسه چوبین بگشتم

14. بر آن آبی که دارد سهم ناری

15. نمی‌دانم که آن ساحل کجا شد

16. که پیدا نیست دریا را کناری

17. تو شمس الدین تبریز ار ملولی

18. به هر لحظه چه افروزی شراری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی تو گفتم که صبر پیشه کنم
* گفتم امّا نمی توانم کرد
شعر کامل
جامی
* ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
* فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
شعر کامل
حافظ
* حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
* جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
شعر کامل
حافظ