غزل شمارهٔ 2738
1. من پار بخوردهام شرابی
2. امسال چه مستم و خرابی
3. من پار ز آتشی گذشتم
4. امسال چرا شدم کبابی
5. من تشنه به آب جوی رفتم
6. ماهی دیدم میان آبی
7. شیران همه ماهتاب جویند
8. من شیرم و یار ماهتابی
9. از درد مپرس رنگ رخ بین
10. تا رنگ بگویدت جوابی
11. جانم مست است و تن خراب است
12. مستی است نشسته در خرابی
13. این هر دو چنین و دل چنینتر
14. کز غم چو خری است در خلابی
15. یک لحظه مشو ملول بشنو
16. تا باشدت از خدا ثوابی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده