مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2827

1. بده ای دوست شرابی که خدایی است خدایی

2. نه در او رنج خماری نه در او خوف جدایی

3. چو دهان نیست مکانش همه اجزاش دهانش

4. ز زمین نیست نباتش که سمایی است سمایی

5. ببرد بو خبر آن کس که بود جان مقدس

6. نبود مرده که کرکس کندش مرده ربایی

7. به دل طور درآید ز حجر نور برآید

8. چو شود موسی عمران ارنی گو به سقایی

9. می لعل رمضانی ز قدح‌های نهانی

10. که به هر جات بگیرد تو ندانی که کجایی

11. رمضان خسته خود را و دهان بسته خود را

12. تو مپندار کز آن می نکند روح فزایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی
* که رنج خاطرم از جور دور گردون است
شعر کامل
حافظ
* اشک بدخواهت از حسد چو بقم
* روی بدگویت از عنا چو زریر
شعر کامل
انوری