مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2841

1. به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی

2. که پیاله‌هاست مردم تو شراب بخش خنبی

3. هله خواجه خاک او شو چو سوار شد به میدان

4. سر اسب را مگردان که تو سر نه‌ای تو سنبی

5. که در آن زمان سری تو که تو خویش دنب دانی

6. چو تو را سری هوس شد تو یقین بدانک دنبی

7. ز جهان گریز و وابر تو ز طاق و از طرنبش

8. چو ز خویش طاق گشتی ز چه بسته طرنبی

9. تو بدان خدای بنگر که صد اعتقاد بخشد

10. ز چه سنی است مروی ز چه رافضی است قنبی

11. بفرست سوی بینش همه نطق را و تن را

12. که تو را یکی نظر به که همیشه می غرنبی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
* یاد از بی برگی فصل خزان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* جز روی او که در عرق شرم غوطه زد
* یک برگ گل هزار نگهبان نداشته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* کوته نظران ملامت از عشق
* بی فایده می‌کنند و تحذیر
شعر کامل
سعدی