مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2887

1. بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی

2. کف دریا چه کند خواجه بجز دریایی

3. چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی

4. ز پی خشم رهی ساعد و کف می‌خایی

5. صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا

6. چون تویی پای علم نقد که را می‌پایی

7. ترشم گفتی و پیش شکر بی‌حد تو

8. عسل و قند چه دارند بجز سرکایی

9. گر چه من روترشم لیک خم سرکه نیم

10. ور چه هر جا بروم لیک نیم هرجایی

11. گر تو خوبی و منم آینه روی خوشت

12. پیش رو دار مرا چونک جهان آرایی

13. نی غلط گفتم سرمست بدم زفت زدم

14. کی بود آینه را با رخ تو گنجایی

15. نو فسونی است مرا سخت عجب پیشتر آ

16. تا به گوش تو فروخوانم ای بینایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو در باغ نشانند و تو را بر سر و چشم
* گر اجازت دهی ای سرو روان بنشانم
شعر کامل
سعدی
* پس از تحمل سختی امید وصل مراست
* که صبح از شب و تریاک هم ز مار آید
شعر کامل
سعدی
* آن دست و آن زبان که درو نیست نفع خلق
* جز چون زبان سوسن و دست چنار نیست
شعر کامل
سنایی