مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2900

1. بوی مشکی در جهان افکنده‌ای

2. مشک را در لامکان افکنده‌ای

3. صد هزاران غلغله زین بوی مشک

4. در زمین و آسمان افکنده‌ای

5. از شعاع نور و نار خویشتن

6. آتشی در عقل و جان افکنده‌ای

7. از کمال لعل جان افزای خویش

8. شورشی در بحر و کان افکنده‌ای

9. تو نهادی قاعده عاشق کشی

10. در دل عاشق کشان افکنده‌ای

11. صد هزاران روح رومی روی را

12. در میان زنگیان افکنده‌ای

13. با یقین پاکشان بسرشته‌ای

14. چونشان اندر گمان افکنده‌ای

15. چون به دست خویششان کردی خمیر

16. چونشان در قید نان افکنده‌ای

17. هم شکار و هم شکاری گیر را

18. زیر این دام گران افکنده‌ای

19. پردلان را همچو دل بشکسته‌ای

20. بی دلان را در فغان افکنده‌ای

21. جان سلطان زادگان را بنده وار

22. پیش عقل پاسبان افکنده‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
* رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
شعر کامل
مولوی
* دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
* که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
شعر کامل
حافظ
* با وجود تو لب و چشم نظربازان را
* هوس شکر و اندیشهٔ بادام نماند
شعر کامل
فروغی بسطامی