مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2930

1. تو چرا جمله نبات و شکری

2. تو چرا دلبر و شیرین نظری

3. تو چرا همچو گل خندانی

4. تو چرا تازه چو شاخ شجری

5. تو به یک خنده چرا راه زنی

6. تو به یک غمزه چرا عقل بری

7. تو چرا صاف چو صحن فلکی

8. تو چرا چست چو قرص قمری

9. تو چرا بی‌بنه چون دریایی

10. تو چرا روشن و خوش چون گهری

11. عاقلان را ز چه دیوانه کنی

12. ای همه پیشه تو فتنه گری

13. ساکنان را ز چه در رقص آری

14. ز آدمی و ملک و دیو و پری

15. تو چرا توبه مردم شکنی

16. تو چرا پرده مردم بدری

17. همه دل‌ها چو در اندیشه توست

18. تو کجایی به چه اندیشه دری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
* که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
شعر کامل
حافظ
* در زلف بتان، مپیچ، ای دل
* کاین رشته سری دراز دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* گویند که در سینه غم عشق نهان کن
* در پنبه چسان آتش سوزنده بپوشم
شعر کامل
فروغی بسطامی